آمدم یک سلام و دیگر هیچ...

۱۵ مطلب با موضوع «حرف آخر» ثبت شده است

امشب خدا نشسته کنارم...تو هم بیا...

امشب خدا نشسته کنارم...تو هم بیا

می‌خواهم عاشقانه ببارم...تو هم بیا

مثل کبوتری که در این شهر گم شده

غیر از خدا پناه ندارم...تو هم بیا

بی طاقتم، برای خودم گریه می‌کنم

از دست رفته است قرارم...تو هم بیا

امشب دوباره می‌شکفم، زنده می‌شوم

چشم انتظار فصل بهارم...تو هم بیا

تقدیر من به دست خدا مُهر می شود

امشب خدا نشسته کنارم...تو هم بیا...

 

حامد رفیعی

۱۸ فروردين ۹۴ ، ۱۰:۴۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

یک سو تو و یک سوی دگر این من دل تنگ...

بگذار که بی پرده بگویم گله‌ها را

شاید که کمی کم کند این فاصله‌ها را

لب باز نکردم به شکایت که مبادا

بی تابی من سر ببرد حوصله‌ها را

در چاهم و با حسرت بسیار شنیدم

هر روز فقط رد شدن قافله‌ها را

جز درد ندارد ثمری عمر گذشته

با هم بزنم جمع اگر حاصله‌ها را

تقدیر من آبستن دردی است که از پا

انداخته با بدقلقی قابله‌ها را

تا باز گرفتار تو باشد دل تنگم

پاسخ بده با مسئله‌ای مسئله‌ها را

یک سو تو و یک سوی دگر این من دلتنگ

باید که خودم ختم کنم غائلهها را

 

الهام دیداریان

۱۱ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
پنجشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۳، ۰۶:۲۰ ب.ظ
مرگ بعضی وقتها از درد دوری بهتر است...

مرگ بعضی وقتها از درد دوری بهتر است...

مرگ بعضی وقتها از درد دوری بهتر است

بی‌قرارم کرده و گفته صبوری بهتر است

توی قرآن خوانده‌ام... یعقوب یادم داده است:

دلبرت وقتی کنارت نیست کوری بهتر است

نامه‌هایم چشمهایت را اذیت می‌کند

درد دل کردن برای تو حضوری بهتر است

چای دم کن... خسته‌ام از تلخی نسکافه‌ها

چای با عطر هل و گلهای قوری بهتر است

من سرم بر شانه‌ات ؟..... یا تو سرت بر شانه‌ام؟.....

فکر کن خانم اگر باشم چه جوری بهتر است ....

 

حامد عسگری

۲۱ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

شبیه حال مردی شاهد اعدام فرزندش...

به تو خو کردهام، مانند "سربازی" به "سربندش"

تو معروفی به دل کندن... مونالیزا به لبخندش

تو تا وقتی مرا سربار میبینی، نمیبینی-

-درخت میوه را پرُبار خواهد کرد پیوندش!

به تو تقدیم کردم از همان اول، دلت را زد...

بهای شعر هایم را بپرس از آرزومندش!

به دنیا اعتباری نیست، این حاجی بازاری

نه قولش قول خواهد شد نه پا برجاست سوگندش

گریزی نیست جز راه آمدن با مردم پابند

همیشه کفش تقدیرش گره خوردست با بندش

به غیر از رفتنت چیزی اگر هم بوده، یادم نیست

چنان شعری که میماند به خاطر آخرین بندش

چه حالی داشتم با رفتنت؟ "سربسته" می‌گویم

شبیه حال مردی شاهد اعدام فرزندش...

 

حسین زحمتکش

۰۵ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دست کریم عشق کجا می‌برد مرا؟

دست کریم عشق کجا می‌برد مرا؟

شاید به سرزمین بلا می‌برد مرا

گاهی به باغ و راغ و زمانی به سیر عشق

در حیرتم که دل به کجا می‌برد مرا

دل را گره زدم به دل پاک آفتاب

کاین آشنا به شهر خدا می‌برد مرا

گر من ز خویش و غیر ملولم، سروش مهر!

آواز عشق دوست ز جا می‌برد مرا

دست بلا به سینهء من زخم می‌زند

پای طلب به سوی دوا می‌برد مرا

با زورق شکسته به ساحل کجا رسم؟

فیض دعا و حکم قضا می‌برد مرا

زین شهر بیوفا دل من سخت خسته است‌

آیا کسی به شهر وفا می‌برد مرا؟

غیر از بلا ز روز ازل قسمتم چه بود؟

کاینگونه دل به کوی بلا می‌برد مرا

آیت درین زمانه به خویشم مهل دمی‌

زیرا که دل به بوی شما می‌برد مرا

 

آیت مهرآیین

۰۱ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دو چشم منتظرم تا همیشه خانه‌ی توست

تمام دل خوشی‌ام شور عاشقانه‌ی توست

دو چشم منتظرم تا همیشه خانه‌ی توست

تو صبر گفتی و من خسته از شکیبایی

تمام زندگی‌ام غرق در بهانه‌ی توست

بهانه‌ی همه‌ی شعرهای من، برگرد

بیا که خانه‌ی قلبم پر از ترانه‌ی توست

دل گرفته‌ی من همچو مرغ در قفسی

تمام هوش و حواسش به آشیانه‌ی توست

به کنج خلوت خود، همچو ابر می‌بارم

سرم درون خیالم به روی شانه‌ی توست

تو رفته‌ای و من اینجا میان خاطره‌ها

به هر طرف که نظر می‌کنم نشانه‌ی توست

دل شکسته‌ی من از تو عشق می‌گیرد

کبوترم که امیدم به آب و دانه‌ی توست

 

فاطمه طاهریان

۰۱ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۳۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

حالم بد است مثل زمانی که نیستی!

حالم بد است مثل زمانی که نیستی!

دردا که تو همیشه همانی که نیستی!

وقتی که مانده‌ای نگرانی که مانده‌ای

وقتی که نیستی نگرانی که نیستی!

عاشق که می‌شوی نگران خودت نباش

عشق آنچه هستی است نه آنی که نیستی!

با عشق هر کجا بروی، حیّ  و حاضری

دربند این خیال نمانی که نیستی!

تا چند من غزل بنویسم؛ که هستی و

تو با دلی گرفته بخوانی، که نیستی!

من بی تو در غریب‌ترین شهر عالمم

بی من تو در کجای جهانی، که نیستی؟

 

غلامرضا طریقی

۳۰ دی ۹۳ ، ۱۰:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ببخش! طاقت این دل عجیب کوتاه است

نشسته‌ای و نگاه تو خیره بر ماه است

همیشه دلخوری‌ات با سکوت همراه است

خدا کند که نبینم هوای تو ابریست

ببخش! طاقت این دل عجیب کوتاه است

همیشه دل نگران تو بوده‌ام، کم نیست

همیشه دل نگران ِ کسی که در راه است...

بتاز اسب خودت را ولی مراقب باش

که شرط ِ بردن بازی سلامت شاه است

نمی‌رسد کسی اصلا به قله‌ی عشقت

گناه پای دلم نیست! راه، بیراه است

به کوه ِ رفته به بادم‌، نسیم تو فهماند،

که کاه هرچه که باشد همیشه یک کاه است

ببند پای دلم را به عشق خود‌، این دل

شبیه حضرت چشم تو نیست! گمراه است

به بغض چشم تو این شعر، اقتدا کرده‌ست

که طاعت شب و روزش اقامه‌ی آه است

قصیده هرچه کند عشق را نمی‌فهمد

عجیب نیست که چشمان تو غزل خواه است

تو هستی و همه‌ی درد شعر من این جاست؛

که با وجود تو بغضم شکسته‌ی چاه است

 

رویا باقری

 

۲۹ دی ۹۳ ، ۲۰:۰۴ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

بی تو این شهر برایم قفسی دلگیر است

بی تو این شهر برایم قفسی دلگیر است

شعر هم بی تو به بغضی ابدی زنجیر است

آنچنان میفشرد فاصله راه نفسم

که اگر زود، اگر زود بیایی دیر است

رفتنت نقطهی پایان خوشیهایم بود

دلم از هرچه و هر کس که بگویی سیر است

سایهای مانده ز من بی تو که در آینه هم

طرح خاکستریش گنگترین تصویر است

خواب دیدم که برایم غزلی میخواندی

دوستم داری و این خوبترین تعبیر است

کاش میبودی و با چشم خودت میدیدی

که چگونه نفسم با غم تو درگیر است

تارهای نفسم را به زمان میبافم

که تو شاید برسی حیف که بی تاثیر است

 

سوگل مشایخی

۲۹ دی ۹۳ ، ۰۹:۲۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

باور این که نباشی، کار آسانی که نیست...!

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست

میرسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست

مینشینی روبرویم، خستگی در میکنی

چای میریزم برایت، توی فنجانی که نیست

باز میخندی و میپرسی که حالت بهتر است؟!

باز میخندم که خیلی، گرچه میدانی که نیست

شعر میخوانم برایت، واژهها گل میکنند

یاس و مریم میگذارم، توی گلدانی که نیست

چشم میدوزم به چشمت، میشود آیا کمی

دستهایم را بگیری، بین دستانی که نیست..؟!

وقت رفتن میشود، با بغض میگویم نرو...

پشت پایت اشک میریزم، در ایوانی که نیست

میروی و خانه لبریز از نبودت میشود

باز تنها میشوم، با یاد مهمانی که نیست...!

بعد تو این کار هر روز من است

باور این که نباشی، کار آسانی که نیست...!

۲۸ دی ۹۳ ، ۱۵:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰